سلام خانوم خشگله
الینا جون امروز اینقدر هوا گرم بود و توی این اداره ها این طرف اون طرف بودم که داشتم از خستگی می مردم.
فکر نمی کنم هیچ چیزی غیر از دیدن عکسهای تو می تونست خستگی را از تنم بیرون کنه.
خوشگله بی صبرانه منتظر دیدنت هستم.
راستی اون حلقه اسمت که روی در اتاقته را من و خاله مینا درست کردیم.
عزیزم به دنیای ما خوش اومدی.